گلهای کلاس پنجم من

کلاس پنجم دبستان دخترانه ی معینی بوشهر

مثل های فارسی

اگر پيش همه شرمنده ام

پيش دزده رو سفيدم

يكي‌ از ثروتمندان‌ ، ميهماني‌ باشكوهي‌ ترتيب‌ داد‌ و از همه‌ي‌ اشراف‌ و مقامات‌ بلندپايه‌ي‌ شهر دعوت‌ كرد تا در ميهماني‌اش‌ شركت‌ كنند.

همه‌ي‌ ميهمانان‌ خوشحال‌ به‌نظر مي‌رسيدند. انواع‌ و اقسام‌ غذاها، ميوه‌ها، نوشيدني‌ها، شيريني‌ها و خوردني‌هاي‌ ، براي‌ پذيرايي‌ از ميهمانان‌ آماده‌ شده‌ بود . خدمتگزاران‌ از ميهمانان‌ پذيرايي‌ مي‌كردند.

يكي‌ از خدمتگزاران‌ بيمار و ضعيف‌ بود و قدرت‌ حركت‌ زيادي‌ نداشت. به‌ همين‌ دليل‌ كارش‌ اين‌ شده‌ بود كه‌ گوشه‌اي‌ بنشيند و كفش‌ ميهمانان‌ را جفت‌ كند.

به‌خاطر بيماري‌ حال‌ و حوصله‌ي‌ خنديدن‌ و خوش‌آمد گفتن‌ هم‌ نداشت. سرش‌ را پايين‌ انداخته‌ بود و كار خودش‌ را مي‌كرد.

 


ادامه مطلب

[ یک شنبه 10 دی 1391برچسب:,

] [ 11:25 ] [ آموزگار ]

[ ]

چگونه آتشفشان بسازیم ؟

 


 مواد مورد نیاز:

 6پیمانه آرد ، 2  پیمانه نمک ، 4 قاشق غذا خوری روغن ، آب گرم ، یک عدد بطری پلاستیکی، پودر لباسشویی

2 قاشق جوش شیرین، رنگ غذا ،سرکه ( البته میتونید به جای آرد و خمیر از گل هم استفاده کنید(


 


ادامه مطلب

[ شنبه 9 دی 1391برچسب:,

] [ 22:1 ] [ آموزگار ]

[ ]

زندگی نامه ی خواجه نظام الملک

 

ابوعلی حسن ملقب به نظام الملک، پسر خواجه عبدالحسن علی بن اسحاق است. وی در سال 408 هجری قمری در توس متولد شد. اجداد اون اهل بیهق سبزوار بودند. از سال چهار صد و بیست و هشت هجری قمری که تسلط ترکمنان بر خراسان آغاز شد، ابوعلی بن شادان حاکم بلخ بود و خواجه نظام الملک زیر دست او به عنوان دبیر خدمت می کرد.

پس از غلبه برادر طغرل اول پدر الب ارسلان سلجوقی بر ترمذ و بلخ، ابوعلی بن شادان به عنوان وزیر او برگزیده شد.

به دنبال همین ماجرا خواجه نیز به خدمت سلجوقیان در آمد و در تمام دوره ی سلطنت طغرل یعنی از سال چهار صد و بیست و نه تا چهار صد و پنجاه و پنج هجری قمری به کار در دربار اشتغال داشت.

پس از آن الب ارسلان به پادشاهی رسید و خواجه نظام الملک را به جای ابونصر کندری وزیر کرد. نظام الملک در مدت 29 سال و 7 ماه که وزارت الب ارسلان و ملک شاه را داشت، در اداره ی امور کشور و سرکوبی مخالفان چنان شایستگی و تدبیری از خود نشان داد که سرزمینی وسیع از حلب و کاشفر را گرفته. تحت فرمان این دو شاه درآورده و نام آنان را در شرق تا غرب پر آوازه کرد. به عبارتی بیشترین علت شهرت و پیشرفت الب ارسلان و ملک شاه را باید نتیجه درایت، توانایی و هوشمندی خواجه نظام الملک داشت.

روزی ملک شاه از اصفهان به قصر بغداد حرکت کرد. نظام الملک نیز همراه او بود. وقتی نزدیک کرمانشاه رسیدند. شخصی که لباس صوفیان را به تن داشت، به آنان نزدیک شد تا نامه ای را به شاه تقدیم کند. وقتی نزدیک خواجه رسید، خنجری بیرون کشید و ضرباتی سخت بر خواجه زد. زخم خنجر چنان عمیق و کاری بود که در دهم ماه رمضان 485 هجری قمری، خواجه نظام الملک درگذشت.

عده ای می گفتند که ملک شاه باعث قتل او شده چرا که پس از یک ماه ملک شاه هم در بغداد به شکلی مرموز درگذشت. و این طور شایع شد که غلامان نظامیه به انتقام خون خواجه نظام الملک، ملک شاه را مسموم و به قتل رسانده اند.


ادامه مطلب

[ شنبه 9 دی 1391برچسب:,

] [ 10:58 ] [ آموزگار ]

[ ]

سرگذشت خواجه نصیر الدین طوسی

سرگذشت خواجه نصیر الدین طوسی

ابو جعفر نصرالدین محمد،ریاضیدان، منجم و دانشمند معروف ایرانی است که در سال 597 در شهر طوس به دنیا آمد. وی از همان اوایل کودکی به تحصیل علم و دانش علاقه مفرطی داشت. او علوم شرعی و ادبی را نزد پدرش آموخت. پدرش از فقهای امامیه و محدثین طوس بود.او بسیار جوان بود که در علوم و حکمت و نجوم و ریاضی استاد شد.وی در ابتدای جوانی برای تکمیل کردن دانش و اطلاعات خود به نیشابور که در آن زمان یکی از مراکز علمی محسوب می شد می رفت. او ریاضیات را نزد کمال الدین ابن یونس آموخت. خواجه نصیرالدین زمانی در زندان اسماعیلیه محبوس بود. هنگامی که هلاکو قلعه الموت را فتح کرد او را آزاد ساخت. با توجه به حمله هلاکو و اینکه خواجه نصیرالدین میدانست راهی برای جلوگیری از ویرانی وجود ندارد،سعی کرد به عنوان منجم به خدمت هلاکو در آید تا از این طریق شاید بتواند از تخریب و ویرانی بیشتر جلوگیری کند.او به امر هلاکو مامور شد تا رصدخانه ای را در مراغه ایجاد کند.وی زیجی ترتیب داد و کتابخانه ای که در حدود چهارصد هزار کتاب داشت برای استفاده دانشمندان به وجود آورد. او به امر هلاکو ریاست تمام اوقاف ممالک ایلخانی را به دست آورد و از عواید ضمن اوقاف بود، که توانست در مراغه یک مرکز علمی به وجود آورد.او بر همه علوم زمان خوداحاطه داشت. مردی بسیار فروتن، بخشنده و خوش مشرب بود. او بیشتر عمر خود را به دنبال علم و دانش بود. سال های پایانی عمر خود را در مراغه به سر برد. در سال 672 به کاظمین سفر کرد و در همان جا دیده فرو بست. از آثار خواجه نصیرالدین که به فارسی تالیف شده می توان به اخلاق ناصری در اخلاق، معیار الاشعار در عروض و قافیه و اوصاف الاشراف در عرفان و اساس الاقتباس در منطق را نام برد.

نظر یادتون نره چشمک
 

[ شنبه 9 دی 1391برچسب:,

] [ 9:53 ] [ آموزگار ]

[ ]

نظر یادت نره

دوستان عزیز نظر یادتون نره!!!!

[ شنبه 9 دی 1391برچسب:,

] [ 8:51 ] [ آموزگار ]

[ ]

شعر کشورهای همسایه ی ایران (درس جغرافیا)

یکی از علائم مربیان بزرگ داشتن استعدادی است که براساس آن می توانند

دانش آموزان خود را به سرزمین هایی هدایت کنند که خود آن را ندیده اند

تامس گروم

 

 

ترکمنستان

کشور ترکمنستانم

همسایه ی ایرانم

در شمال شرقی ام

همراه یک دشتی ام

قره قوم نام اونه

که توش شن روونه

آب و هوایم گرمه

محصول مهمم پنبه

منبعم گاز و نفته

قالی هم صنعت دسته

مرکز من عشق آباد

که بسیار هست آباد

ترکمنی زبانمون

اسلام هست دینمون

یک چند تا رود دارم

می دونید چه نام دارم

تجن و اترک و مرغاب

که بسیار هستند پرآب

یک شهر معروف دارم

بسیار دوستش می دارم

شغل مردم من هست

تو این صحرای پر دشت

کشاورز و دامپرور

ماهیگیر توانگر

ارمنستان

منم منم ارمنستان

دارم یکمی داستان

در شمال ایرانم

هوای سردی دارم

مرکز من ایروان

یکم همنام با ایران

دامپروری شغلمون

سیب زمینی محصولمون

مغرب من ترکیه

میشه با من  همسایه

سیمان و برق صنعتند

بسیار هم نعمتند

زبانمون ارمنی

نداریم هیچ معدنی

 

جمهوری آذربایجان

روی نقشه نگاه کنید

بعدم مرا پیدا کنید

جمهوری آذربایجانم

شمال غربی ایرانم

آب و هوام نیمه خشکه

تقسیم شدم دو دسته

نخجوان بخش کوچکم

سمت شرق بخش بزرگم

مرکز من هست باکو

یک مقداری هم دارم کوه

یک معدنم که نفته

یک شهر معروفم گنجه

دو رود ارس و کورا

یک شهر به نام آستارا

مرز من و ایرانه

کالایی ارزان داره

اسلام دینمونه

آذری زبانمونه

انگور و غلات و توتون

می شوند محصولاتمون

نقشه مرا نگاه کنید

به سرزمین من سفر کنید

 

ترکیه

چهارمین کشور هستم

روشن و تیره هستم

یک چندتایی رود دارم

فرات و دجله دارم

یکی هم قزل ایرماق

از اون تشکیل میشه باغ

مرکز من آنکارا

مردمش هستند دارا

دور و برم هست دریا

مرمر و اژه و سیاه

دارای دو دریاچم

دوست دارید براتون بگم

یکی توز گل و یکی وان

میوه دارم فراوان

یک شهر دارم استانبول

که پر شده توش از گل

مردم من مسلمان

که هستند ترکی زبان

همکاری دارم با ایران

یک کشور با ایمان

 

عراق

من هم عراق هستم

مغرب ایران هستم

کشوری اسلامی هستم

سرزمینی سبز هستم

چهار شهر مذهبی

با زبان عربی

هستند نجف و کربلا

کاظمین و سامرا

مردمم شیعه و سنی

با رفتار حسینی

خرما محصول منه

بصره بندر منه

مرکز من بغداد

پر از درد و فریاده

یک کشور نفت خیزم

دارای کرکوک و اربیلم

چهار شهر دیگر هستند

دور و بر من هستند

کشور عربی هستند

دارای دینی هستند

اسلام دینشونه

عربی زبانشونه

عربستان ، اردن ، سوریه

اون یکی هم کویته

پاکستان

همسایه ی ایرانه

کنار دریای عمانه

داره اون یک رود سند

که میره اقیانوس هند

مرکزش اسلام آباد

[ یک شنبه 3 دی 1391برچسب:,

] [ 18:45 ] [ آموزگار ]

[ ]

لبخند و لطیفه های کلاسی

 

 


معلم: شش صورت فعل « زد» رابگو؟

  شاگرد : زدم، زدي، دعوا شد


معلم: الفباي فارسي رو بگو ببينم.

شاگرد: الف – ب – پ – ت – ث – چهار – پنج – ششهفت...

 معلم: الفباي انگليسي رو بگو ببينم.

 شاگرد: ای – بي – سي – چهل – پنجاه – شصتهفتاد...

 معلم: الفباي يوناني رو بگو ببينم. شاگرد: آلفا – بتا – ستا – چهارتاپنج‌تا ...

معلم: نخواستم بابا يه شعر بگو.

 شاگرد: نابرده رنج گنج – پنج – ششهفت...


معلم:بگو ببینم فرق برق آسمان وبرق منزل چیست؟

شاگرد :آقا اجازه برق آسمان مجانی است ولی برق منزل پولی است.


معلم: الفباي فارسي رو بگو ببينم.

شاگرد: الف – ب – پ – ت – ث – چهار – پنج – ششهفت...

 معلم: الفباي انگليسي رو بگو ببينم.

 شاگرد: ای – بي – سي – چهل – پنجاه – شصتهفتاد...

 معلم: الفباي يوناني رو بگو ببينم. شاگرد: آلفا – بتا – ستا – چهارتاپنج‌تا ...

معلم: نخواستم بابا يه شعر بگو.

 شاگرد: نابرده رنج گنج – پنج – ششهفت...


معلم:« اگر حميد ۵ تا مداد داشته باشد و ۳ تاي آن را به رضا بدهد، چند تا مداد برايش مي ماند؟»
شاگرد:« آقا اجازه! ما حميد را نمي شناسيم و كاري هم به كارش نداريم


معلم:« دو تا حيوان دو زيست نام ببر.»
شاگرد:«قورباغه و برادرش.»


جلال:  سعيد، چرا معلم شما اين قدر به تخته سياه مي زند؟
سعيد: خوب معلوم است! براي اين كه ما دانش آموزان چشم نخوريم!



ادامه مطلب

[ یک شنبه 3 دی 1391برچسب:,

] [ 18:41 ] [ آموزگار ]

[ ]

چند توصیه به شما عزیزان

چند توصیه به شما عزیزان

  • دعا و نیایش به انسان آرامش کامل می دهد، آن را تجربه کنیم

 

  • آنچه در دسترس داریم، نعمت های بزرگی هستند که خداوند به ما عطا فرموده، پس قدر آنها را بدانیم تا افزون گردد

 

  • با پدر و مادر خود به گفتگو بنشینیم و درد دل کنیم، چون به نفع ماست

 

  • بدانید حسادت، خشم و عصبانیت، ضربه مهلکی به جسم و روح ما می زند، پس سعی کنیم از این موارد دوری نماییم.

[ یک شنبه 3 دی 1391برچسب:,

] [ 18:18 ] [ آموزگار ]

[ ]

زلزله(علوم فصل 7)

 

 

برای شناخت هر پدیده ای درجهان واقع لازم است ابتداازآن تعریف مناسب ونسبتاً جامعی داشته باشیم ، چرا که بدون دانستن تعریفی مناسب ازآن نمی توان به کنه پدیده پی برد وآن رابه خوبی درک نمود.

img/daneshnameh_up/6/68/0008n101.jpg


مردم عامی درکلامی ساده زلزله راحرکت ناگهانی زمین ناشی ازخشم نیروهای ماوراء الطبیعه وخدایان می دانند که بر بندگان عاصی وعصیــــــانگر خودکه نافرمانی خداخود را نموده ومرتکب گناهان زیادی شده اند می داننــد .

اگر چه امروزه با گسترش دانش تجربی این تعریف در زمره اباطیل وخرافات قرارگرفته ،ولی هنوز در جوامع ومردم کم دانش وجاهل مورد قبول است.

درفرهنگ تک جلدی عمید زلزله را با فتح حروف‌‌ ‍‍‍‍‎‏« زَ» و « لَ » یعنی زَلزلَه برخلاف آنچه در زبان عامه مردم رایج است ، آورده ومی نویسید :

« زمین لرزه ، لرزش وجنبش شدید ویا خفیف قشر کره زمین که به نقصان درجه حرارت مواد مرکزی واحداث چین خوردگی وفشار یادر اثر انفجارهــای آتشفشانی بوقوع می رسد .»

 



در فرهنگ جغرافیا تالیف پریدخت فشارکی وهمچنین در فـــــرهــــنـگ جغرافیائی تالیف مهدی مومنی تعریفی مشابه هم به گونه زیر ارائه شده است:

«جنبش یا تکان پوسته زمین که به صورت طبیعی ناشی از زیر پوسته زمین است بعضی وقتها زلزله باعث تغییراتی در سطح زمین می شود ، اما اغلب زیان بوجود آمده ناشی ازتکان ها فقط محسوس است وممکن است زلزله بوسیلــــه یک انفجار آتشفشانی بوجود آید. زلزله در حقیقت در بیشتر نواحی آتشفشانی امری عادی است واغلب قبل ویا همزمان با انفجار اتفاق می افتد . اصل زلزلـــه تکتونیکی است واحتمالاً وجود یک شکست لازمه آن است . موجهای زلزلـــه دست کم در سه جهت اتفاق می افتد ودر یک مسافت قابل ملاحظه از مکــــان اصلی بطور جداگانه حس می شوند . وقتی امواج زلزله ازمکانی می گـــــــذرد زمین وساختمانها می لرزند وبه جلووعقب می روند .بالاترین زیان ناشی اززلزله همیشه در مرکز زلزله یعنی جائی که حرکت بالاوپائین است نیست امـــــــــا در مکانــــهائی که موجهای زلزله بصورت مایل به سطح می رسد ونزدیک مرکــز زلزلــــه باشند دارای بالاترین زیان می باشند .یک زلزله شدید معمولاً بوســـیله یکسری دیــــگر ازتکانها همراه می شود .زلزله ای که که در نزدیک یازیردریا اتفاق مـــــی افتد سبب حرکات شدیدآبها شده وبعضی وقتها امواج بــــــزرگی ازآن ناشی مـــی شود ودر مسافت زیاد این امواج ادامه پیــــدا می کنند وگاهگاهی باعث تلفات جــبران ناپذیر ومرگ ومیرمی شوند .طغیان نواحی ساحلی بیشتراز خود زلزلـــه بــــاعث خسارت می شوند ، در نواحی آتشفشانی زلزله عملاً هر روز اتفاق می افتـــد. به عنوان مثال در هاوائی هرساله صدهاتکانهای کوچک ثبت می شوند .»

 

زمین لرزه

تعریف زلزله

[ جمعه 1 دی 1391برچسب:,

] [ 13:26 ] [ آموزگار ]

[ ]

آموزش کاردستی

کاردستی ساده مرغ و تخم مرغ

www.bandarstudents.blogfa.com

مرغ قشنگم قدقدقدا می کنه
شاید داره منو صـــدا می کنه

www.bandarstudents.blogfa.com

دونه می خواد تا بخوره
برای من تخــــــم بذاره

www.bandarstudents.blogfa.com

یه مشت دونه بر می دارم
برای مرغـــــــم می پاشم

www.bandarstudents.blogfa.com

یه کاسه ی آب میارم
جلوی مرغـــم میذارم

www.bandarstudents.blogfa.com

اون می خوره آب و دونه
بعدش میــــره توی لونه

www.bandarstudents.blogfa.com

می خوابه قدقد می کنه
برای من تخــــم می کنه

www.bandarstudents.blogfa.com

www.bandarstudents.blogfa.com

اسفند که از راه می رسدکم کم بوی بهار همه جا می پیچد حتی توی کلاس های درس ، بچه ها اشتیاق تعطیلی دارند و گشت و گذارهایی که چاشنی این تعطیلات است . تخم مرغ های هفت سین سفره عید نوروز امسالتان را بسپارید به بچه ها ، با ساختن این مرغ های کاغذی که با تنوع رنگ خود زیبایی سفره هفت سینتان را صدچندان می کند . ابتدا برای دریافت تصویر الگوی مرغ ، روی تصویر زیر کلیک کنید . مرغ را رنگ آمیزی کنید ، سپس از محل نقطه چین ها کاغذ را تا بزنید و در محل انتهای دم و سر قرینه های ایجاد شده مرغ را به هم بچسبانید .

www.bandarstudents.blogfa.com

دو نمونه رنگ آمیزی شده از این مرغ ها را ببینید ...

www.bandarstudents.blogfa.com

www.bandarstudents.blogfa.com

[ جمعه 1 دی 1391برچسب:,

] [ 13:17 ] [ آموزگار ]

[ ]

داستان دخترک خوش خیال

[ جمعه 1 دی 1391برچسب:,

] [ 13:11 ] [ آموزگار ]

[ ]

انواع صفت درس بخوانیم

 

 

۩۞۩۩۞۩

 

 

صفت

صفت کلمه ای است که اسم یا جانشین اسم یا گروه اسمیِ همراه خود را توصیف می کند و یکی از وابسته های اسم به شمار می رود. یا: واژه یا گروهی از واژه هاست که درباره اسم توضیحی می دهد و یکی از خصوصیات اسم را بیان می کند.

صفت از حیث مفهوم 6 نوع است :

1- صفت بیانی

2 - صفت اشاره ای

3- صفت شمارشی

4 - صفت پرسشی

5 - صفت تعجبی

6 - صفت مبهم

صفت فاعلی : صفتی است که بر کننده کار دلالت کند. و از حیث ساختمان هفت گونه است.

1- بن مضارع + نده : گیرنده ، خواننده ، راننده ، بیننده

2- بن مضارع +ان : گریان خندان ،شتابان ، روان

3- بن مضارع + ا: دانا ، شنوا ، گویا ، گیرا

4- بن ماضی و بندرت بن مضارع + ار: خریدار ،پرستار

5- بن ماضی یا مضارع +گار : آفریدگار ، آموزگار

6- اسم معنی وبندرت صفت یا بن فعل +گر: دادگر ، سفیدگر

7- اسم معنی و بندرت صفت یا بن فعل +کار : ستمکار، تراشکار

تذکر:

پسوند گر و کار در آخر اسم ذات صفتی می سازد که بر پیشه و حرفه دلالت می کند.

مثل: زرگر، آهنکار آهنگر - مسگر - سیمان کار

صفت فاعلی + پسوند ان گاهی تکرار می شود و قید می سازد:

مثل: دوان دوان لرزان لرزان - پرسان پرسان

گاهی ساخت فعل امر نوعی صفت فاعلی می سازد :

مثل: بزن برو برو ، بدو، بگو بخند ، بزن برو، بساز بفروش، دلبخواه

بن مضارع +اسم یا کلمه دیگر نوعی صفت فاعلی مرکب می سازد :

مثل: دانشجو درس خوان خدا پرست - دلپذیر -کامبخش - آرام بخش

صفت مفعولی:
صفت مفعولی که آن را اسم مفعول نیز نامیده اند صفتی است که معنی مفعولیت دارد ، یعنی کاربر آن واقع می شود.

گرفت + ه = گرفته

شنید + ه = شنیده

خواند+ ه= خوانده

نوشت + ه = نوشته

گاهی لفظ «شده »را نیز که خود صفت مفعولی « شدن » است به این ترکیب می افزایند : شنیده شده ، دزدیده شده


ادامه مطلب

[ جمعه 1 دی 1391برچسب:,

] [ 12:53 ] [ آموزگار ]

[ ]